روی پـــــرده ی کعــبه ؛
این آیه حک شده اســت :
نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُــورُ الرَّحِـــیمُ
" بندگانم را آگاه کن که من بخشندهی مهــــربانم ! "
روی پـــــرده ی کعــبه ؛
این آیه حک شده اســت :
نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُــورُ الرَّحِـــیمُ
" بندگانم را آگاه کن که من بخشندهی مهــــربانم ! "
بــه نــام آنـکه هـسـتـی نـام ازو یـافـتـ
فـلـکـ جـنـبـش، زمـیـن آرام ازو یـافـتـ
خـدایـی کـافـریـنـش در سـجـودشـ
گـواهـی مطـلق آمـد بـر وجـودشـ
جـواهـر بـخـش فـکـرتـهـای بـاریـکـ
بـه روز آرنـدۀ شـبهای تـاریـکـ
غـم و شـادی نـگـار و بـیـم و اُمـّیـد
شـبـ و روز آفـریـن و مـاه و خـورشـیـد
یک جمله ی زیبا از طرف خدا :
“قبل از خواب دیگران را ببخش ؛
و من قبل از اینکه بیدار شوید ، شما را بخشیده ام”
دلـــت کـه گـرفــت ،
دیگر مـنـتِ زمیـــن را نــکـش !
راهِ آسمـان بـاز است ...
پر بکش !
او همیشه آغوشش باز است ،
نگفته تو را می خواند ...
خدایــــــــــــــــــــ♥ـ
وقتی همه چیز را به تو می سپارم ،
نورِ بی کرانِ تو در من جریان می یابد ؛
و دعایم به بهترین شیوه ی ممکن متجلی می شود . . .
پس هم اکنون خود را در آغوش تو رها می کنم ،
تا تمام آشفتگی ها و سردرگمی هایم ،
در حضور امن و گرمِ تو ،
به آرامی ذوب شوند و از میان بروند . . .
الهی ...
سه خصلت است که نمی گذارد از درگاهت چیزی بخواهم ،
و فقط یک خصلت است که مرا به آن ترغیب می کند ؛
آن سه خصلت عبارتند از :
فرمانی که داده ای و من در انجامش درنگ کرده ام ،
و کاری که مرا از آن نهی فرمودی ولی من بدان شتافته ام ،
و نعمتی است که عطا فرموده ای ولی من در شکرگزاریش کوتاهی نموده ام ...
و اما تنها مساله ای که مرا به سویت می خواند :
تفضل و مهربانی تو به کسی است که به آستانت روی آورده ،
و چشمِ امید به تو بسته است ...
همه ی لطف و احسانت از روی تفضل ،
و همه ی نعمتهایت بی سبب و بدونِ زمینه ی استحقاق است ...
مهربانی ساده است، ساده تر از آنچه فکرش را بکنی ؛
کافی است به خودت ایمان داشته باشی و به معجزه مهر ...